آخرین اخبار

اعتراضات پس از فوت مهسا امینی در شهرهای ایران چگونه پیش می‌رود؟

اگر بخواهید روایتی از اعتراضات ۱۴۰۱ پس از درگذشت مهسا امینی بشنوید؛ دو روایت بسیار عجیب است؛ یکی در شبکه‌های فارسی زبان خارج کشور، تقریبا همه شهر‌ها تسخیر شده و کار تمام است. دیگری در صداوسیما که گویا هیچ اتفاقی رخ نداده است. اما واقعا در ایران چه خبر است؟

اشتراک گذاری
11 مهر 1401
کد مطلب : 3383

اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی

رویداد۲۴  از روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ پس از درگذشت مهسا امینی دختر کرد اهل سقز که توسط گشت ارشاد بازداشت شده بود، اعتراضاتی در ایران شکل گرفت که تا امروز ادامه دارد؛ اعتراضاتی بی‌سابقه که به ایرانیان مقیم کشورهای خارج نیز سرایت کرد و در چند کشور از جمله انگلستان، سوئد، فرانسه، کانادا و … معترضان مقابل سفارت ایران تجمع کردند.

اعتراضات در روزهای نخست با تجمعات تقریبا گسترده‌ای انجام می‌شد و در مواردی به خشونت هم کشیده شد تا آنجا که به بنا به اعلام رسمی ده‌ها تا کنون جان باخته‌اند و تعداد زیادی نیز مجروح شده‌اند. اگر به شبکه‌های فارسی‌زبان خارج کشور مراجعه کنید، تقریبا تمام شهرها به دست معترضان افتاده و تمام خیابان‌های شهر صحنه درگیری نیروهای امنیتی با معترضان است! در صداوسیمای جمهوری اسلامی هم البته همه چیز آرام است و هیچ خبری از هیچ اعتراضی در هیچ جای کشور نیست. در این شرایط برای بسیاری از مردم این سوال پیش آمده که بدانند وضعیت کنونی چگونه است و در شهرهای مختلف چه خبر است و واقعا چه خبر است.

اعتراضات مردم پس از مرگ مهسا امینی

واقعیت آن است که از دو سه روز گذشته تقریبا در تهران اعتراضات پایان یافته و به جز شعارهای شبانه از پشت‌بام‌ها و پنجره‌ها، خبری از اعتراضات خیابانی نیست. البته در خیابان‌های اصلی نیروهای یگان ویژه حضور بسیار پررنگی دارند. نیروهای امنیتی در مناطقی مانند میدان توحید، میدان ولیعصر، نارمک، میدان انقلاب، پارک وی، چهارراه ولیعصر، خیابان کارگر و مکان‌هایی که امکان تجمع وجود دارد، مستقر هستند. مشاهدات خبرنگار رویداد۲۴ نشان می‌دهد ماموران امنیتی حتی برخی عابرانی که با کیف دستی یا کوله‌پشتی در منطقه تردد می‌کنند را هم بازرسی می‌کنند.

اگرچه تا روز جمعه خبری از اعتراضات نبود اما از روز شنبه، مقابل دانشگاه تهران شلوغ شده است. مشاهدات خبرنگار رویداد۲۴ در آن منطقه نیز نشان می‌داد بیشترین حجم ماموران امنیتی و آمبولانس و نیروهای گارد ویژه در مقابل میدان انقلاب و دانشگاه تهران است.

وزارت اطلاعات ایران معتقد است لیدرهای اعتراضات عضو سازمان مجاهدین خلق و کومله و پژاک هستند. چنانچه در بیانیه‌ای اعلام کرد که «۴۹ نفر از عوامل و مرتبطین گروهک منافقین و ۷۷ نفر از عوامل کومله، دموکرات، پاک، پژاک بازداشت شده‌اند.»

با اینکه وزارت اطلاعات بر این باور است که لیدرهای اعتراضات ماهیت سازمانی دارند، اما سردار نقدی معاون هماهنگ کننده سپاه معتقد است که معترضان از خانواده‌های اوباش خیابانی و معتادی هست که گل و مواد مخدر می‌کشند: «سرخوردگان اجتماعی، کسانی که در تحصیل یا کسب و کار یا حفظ کانون خانواده شکست خورده بودند بچه‌های خانواده‌های فروپاشیده اوباش خیابانی و آلوده شدگان به اعتیاد حشیش و ماده مخدر گل را از طریق فضای مجازی شناسایی کرد و در همان فضا آن‌ها را سازمان داد و بد اخلاق‌ترین و بدسابقه‌ترین افراد مشهور هنری و ورزشی را که سابقه بداخلاقی‌ها و کتک کاری‌های مفصل در میدان ورزش داشتند یا ناهنجاری‌های شدید در زندگی فردی هنری با ازدواج‌های مکرر شکست خورده، طلاق و شکایت‌های قضایی داشتند استفاده کند.»

خبرگزاری فارس هم در گزارشی که از اعتراضات منتشر کرده، نوشته معترضان نسبتی با سازمان مجاهدین خلق ندارند: «همین همراهی در یک ساعت اول و شنیدن نوع حرف‌های آنها مشخص می‌کرد اینها نسبتی با گروهکی‌هایی که بارها وصف حالشان را شنیده بودم، ندارند.»

اگرچه فعلا اعتراضات مردم در تهران تقریبا پایان یافته، اما ظاهرا نیروهای خارج از کشور تلاش دارند با حفظ اعتراضات و تجمع مقابل سفارتخانه‌ها، فضایی ایجاد شود که موج اعتراض و حضور خیابانی و اعتصاب در ایران کاهش نیابد. با این حال ظاهرا نه تجمعاتِ خارج از کشور، بلکه اقدامات درونِ کشور، عاملی است که خشم معترضان افزایش یابد؛ چنانچه از روز گذشته شروین حاجی پور خواننده‌ای که در عصر جدید شناخته شد، به خاطر خواندن یک ترانه اعتراضی بازداشت شده است. همچنین خبر رسید که حسین ماهینی بازیکن پیشین فوتبال ایران به خاطر توییت‌هایش در حمایت از اعتراضات بازداشت شده است. خبر بازداشت کاوه رضایی فوتبالیست تیم ملی نیز روز گذشته شنیده شد. به این ترتیب نشان داده شد که حتی متمدنانه‌ترین و مدنی‌ترین شکل اعتراض (خواندن یک ترانه انتقادی یا پست یک توییت انتقادی) هم تحمل نمی‌شود.

البته خبرگزاری تسنیم امروز مدعی شده که بخش عمده دانشجویانی که در چند روز اول اعتراضات در تهران بازداشت شده بودند، با حضور مسئولان و نمایندگان دانشجویی آزاد خواهند شد.

جو همه شهرهای ایران البته همچون تهران نیست و در برخی شهرها اتفاقات بسیار تلخی رقم خورده است؛ از جمله در زاهدان که کار به درگیری مسلحانه کشیده شده است. خبرگزاری ایرنا نوشت که عده‌ای در نزدیکی مسجد مکی زاهدان تجمع و اقدام به تیراندازی کرده‌اند. استاندار سیستان و بلوچستان هم در پی این اتفاق خبر داد که «۱۹ نفر کشته و ۲۰ تن زخمی شدند.» آنگونه که ایرنا نوشته یکی از جان‌باختگان سیدعلی موسوی فرمانده اطلاعات سپاه استان سیستان و بلوچستان بوده است.

در شهرهای دیگر، قم، سنندج، اردبیل و دزفول جوی سنگین‌تر از سایر شهرها داشتند. همچنین تسنیم گزارش کرده که روز گذشته در شیروان در خراسان شمالی، منزل و دفتر امام جمعه و ساختمان حوزه علمیه به آتش کشیده شد. پیش از این گزارش شده بود که دفتر نمایندگی امر به معروف و نهی از منکر استان نیز به آتش کشیده بود.

در زنجان نیز اعتراضات گسترده شده بود اما امروز جو آرام بود و ابوالفضل رفیعی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری زنجان خبر داد که لیدرهای اعتراضات را بازداشت کرده‌اند. در استان لرستان، محمد رزم ‌رئیس‌کل دادگستری لرستان از دستگیری ۱۲۰ نفر به اتهام اخلال در نظم و امنیت خبر داده است. 

علیرضا قیطاسی دبیر شورای هماهنگی بانک‌های دولتی روز گذشته خبر داده که «شیشه ۳۲۳ بانک دچار شکستگی شیشه شده است. همچنین ۱۶ شعبه تخریب کامل شده و ۲۱ شعبه نیز تخریبی بین ۲۰ تا ۴۰ درصدی داشته‌اند.»

ماهیت اعتراضات در ایران

ماهیت اعتراضات ۱۴۰۱ ایران را در واقع می‌توان به جنبش‌های «اینترسکشنال» نامید که به نوعی همه لایه‌های اجتماعی با طبقات مختلف و اصناف و گروه‌های اجتماعی را در برمی‌گیرد؛ گروه‌هایی که به وضعیت کنونی خود انتقاد دارند و به یکدیگر می‌پیوندند. اگرچه یک وجه اینگونه اعتراضات، گسترده بودن آن است، اما وجه دیگر آن، قابلیت سرکوب شدید این اعتراضات است؛ چنانچه در اینگونه «جنبش‌های بی‌سر» که بدون رهبری انجام می‌شود، هیچ اتحادیه و صنف و سندیکایی برای پیگیری تلفات و خسارت وجود ندارد به همین دلیل سرکوب آنها بسیار راحت‌تر است؛ چنانچه در اعتراضات آبانماه ۹۸ یا حتی اعتراضات سال ۹۶ تعداد بسیار زیادی کشته شدند که هیچگاه حاکمیت لازم ندید حتی رسما این تعداد را اعلام کند!

جنبش‌های «بی‌سر» که به نوعی «قیام کور» محسوب می‌شوند، فاقد تشکیلات سازمان‌یافته هستند و وظیفه معترضان مشخص نیست بنابراین فقدان برنامه‌ریزی تشکیلاتی باعث می‌شود اعتراضات پس از چند روز با تلفات سنگین پایان یابد؛ چنانچه در سال‌های ۹۶ و ۹۸ نیز چنین شد. با این حال حقیقت آن است که چون حاکمیت مشکل را درباره آن «مطالبه خاص» حل نکرده، احتمال بروز اعتراضات بعد از گذشت مدتی دیگر نیز وجود دارد. 

در حقیقت چون حاکمیت توان حل مسئله و برطرف کردن یک مشکل را ندارد، تمایلی به اعتراض ندارد و در رفتاری عجیب، معترضان را به سازمان مجاهدین خلق و اسرائیل و … منسوب می‌کند. فیاض زاهد کارشناس مسائل سیاسی در تحلیل اعتراضات می‌گوید: «در همه کجای دنیا بر اساس یک سنت دیرینه سیاسی تظاهرات خیابانی یک عاملی است برای نشان دادن اعتراضات مردم و به معنای براندازی نظام نیست، اما متاسفانه عادت داریم یک پدیده عادی که در همه کجای دنیا وجود دارد را به یک مسئله امنیتی تبدیل کنیم.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

18 − هفده =